حدیث دل و دلتنگی

دل نوشته ها و آثار نظم و نثر شاعر عبدالحمید خدایاری

حدیث دل و دلتنگی

دل نوشته ها و آثار نظم و نثر شاعر عبدالحمید خدایاری

آخرین مصراع غزلم

دوباره منم وقلم وشعرهایم که فرشی است تا عرش کبریایی تو.
نمی دانم این دل چه می خواهدکه هرروز باشقایق ها به استقبال نجوا باتو می آید.آیادستان سردم راهنگامی که به سوی درگاهت بلند بود وتا ابرها می رسید به یاد داری؟
آیا زمانی که خورشید با دستان گرمش صورتم را که پوشیده از اشک بود نوازش می کرد به یاد داری؟
آیا شب ها که به امید نجوای با تو به آسمان سفر می کردم وستاره ها برایم لالایی می خواندند به یاد داری؟
من همان آخرین شعری هستم که برای ستایش تو سروده شده ام فقط وفقط یک مصراع می خواهم فقط یک مصراع تا غزلی شوم وبه عرش تو برسم.باز هم مثل همیشه در عمیق ترین دره زندگی دستم را بگیر واز افتادن در پرتگاه نجاتم بده.
وقتی غزل شدم اسمی برایم انتخاب کن وصدایم بزن تا به سویت پرواز کنم.
یادت باشد که بالهای پروازم سال هاست تیر خورده یک بال سالم هم به من هدیه بده تا راحت تر بیایم.
راستی تصمیم گرفتم دیگربدون هیچ قافیه ای باتوسخن بگویم پس شایددیگر غزلی نگفتم.شعرهای سپیدم راسریع تر برایت می سرایم تازودترفرش اشعارم تاعرشت برسد.
برای آخرین مصراع غزلم می نویسم:معبود من دستان افتاده ام را بگیر....

ثبت شده در سایت شعر نو به آدرس :

http://www.shereno.com/news2.php?op=show&id=11005

شعر نو یعنی تبلور

شعرنویعنی بهانه بابیانی عامدانه


       شعرنویعنی طراوت بازبانی شاعرانه


             شعرنویعنی صداقت بابیانی صابرانه


                 شعرنویعنی اصالت بانگاهی عاشقانه


*****


شعرنویعنی ظرافت بانگاهی ناقدانه


       شعرنویعنی لطافت بابیانی صادقانه


             شعرنویعنی دری نوباسرودی جاودانه


                 شعرنویعنی تبلور،درک احساس زمانه


ثبت شده در تاریخ یکشنبه 1 اسفند 1389 به شماره سریال 120504 در سایت شعرنو

  آدرس :   http://www.shereno.com/12670/12410/120504.html

خیال باور سرد

چرا اینگونه خاموشی،برایت ناله هادارم
      مرا اینگونه باورکن
         خیال باورم سرد است
            فقط باناله ی گرمت دوباره گرم خواهدشد
عزیزنازنین من زبانی آتشین برگیر
       و این شولای درویشی را
           همیشه از تنت بر کن
             زبان زخم دنیا را به تیغی آتشین بر کن
من ازسردی و خاموشی بسی بیزار و بیمارم
        برای باور سردم
            مزاجی نرم می خواهم
          نه صفرایی،نه سودایی که از آنان نیز بیزارم

ثبت شده در تاریخ پنجشنبه 19 اسفند 1389 به شماره سریال 122487 در سایت شعرنو

علی (ع) قطب دین ، علم و حلم

پوسترامام علی(ع)
علی (ع) قطب دین ، علم و حلم


علی همچون محمّدبی نظیر است          فروغ جاودان ورمزدین است


علی درب ومحمّدشهرعلم است       علی باقدرتش دریای حلم است

علی فرزندکعبه،نورحق است                   چراغ پرفروغ راه ربّ است

علی دریای علم وقطب دین است      برای سالکان عین الیقین است

محمّد یاورش در هر دو دنیا                  سعادت خواه او در راه عقبی

علی درپهلوانی بی رقیب است       برای دردمندان هم شفیق استعلی رفت وعدالت رخت بربست         دل من هم برایش تنگتر گشت

حمیدهم رهروی راه علی است     که راهش راه خیرالمرسلین است

اگر خواهی سعادت دردودنیا                    تو با ظالم نباش حاشا وکلّا

سروده عبدالحمید خدایاری مدیر مجله درمدح امیرالمومنین حضرت علی(ع)ثبت شده
 در تاریخ چهارشنبه 2 شهریور 1390 به شماره سریال 140532 در سایت شعرنو

سرود جاودانگی علی(ع)

سرود جاودانگی علی(ع)
محشری دوباره رخ داده است        زندگی سراسرماتم وبغض است


غروب آسمان چه خون رنگ است      سرخی شفق چه گلگون است

شادی وشور وشیدایی ومستی         بافرق بازعلی چه بیرنگ است

محراب ومنبرعلی پرازخون است         دل ما هم زکوفیان خون است

بوی فتنه ازکوفه می آید                      دورویان پای کوبان ودررقصند

محراب مسجدش پرازخون است        صراط احمدش پر از چون است

حقیقت دراین روزهای ظلمانی         چه مظلوم وبهای آن خون است

خداوندا برس به فریادم                          دلم به میل علی تنگ است

سرود جاودانگی را خواند                        به راه مصطفاش  جان داد

سروده عبدالحمید خدایاری (مدیرمجله) بمناسبت شهادت امیرمومنان حضرت علی(ع)21 رمضان90 ثبت شده در تاریخ یکشنبه 30 مرداد 1390 به شماره سریال 140229 در سایت شعرنو

محمد قبله ی دین و ایثار

محمد قبله ی دین است وایثار     -     ز روز مبعثش دنیاست بیدار
محمدچشمه ی علم است ودانش  -  فروغ جاودان شور و خوانش
محمد رهنمای راه حق است     -     سرود جاودان و نور حق است
محمد سرور اهل یقین است    -   که دائم در صراط مستقیم است
محمد قدرتش از لایزال است      -      نمود ربّ حیّ ذوالجلال است
برای دیدن شور محمد                  -          بباید رفت در دین محمد
حمیدگرحق پرستی دوست دارش   -  و در نزد دلت محبوب دارش
از سروده های عبدالحمید خدایاری (مدیرمجله )بمناسبت عید مبعث ثبت شده در سایت شعر نو به شماره سریال 134494 مورخه 10 تیر90

من از قصه زندگی ام نمی ترسم

من از قصه زندگی ام نمی ترسم

من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها

 از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم.
ای بهار زندگی ام

اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست

اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد

برگردباز هم به من ببخش

احساس دوست داشتن جاودانه را
 باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا

باز هم شانه هایت را مرهمی برایم قرار بده.

بگذار در آغوشت آرامش را به دست آورم

بدان که قلب من هم شکسته

بدان که روحم از همه دردها خسته شده.

این را بدان که با آمدنت غم 

برای همیشه من را ترک خواهد کرد.
بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام

----------------------------------------------

به یاد هم شاد باشید و شاد بمانید. 

دوستدارتان عبدالحمید خدایاری