حدیث دل و دلتنگی

دل نوشته ها و آثار نظم و نثر شاعر عبدالحمید خدایاری

حدیث دل و دلتنگی

دل نوشته ها و آثار نظم و نثر شاعر عبدالحمید خدایاری

غزل اجتماعی پایان دوران بی پولی


غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد


مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد

در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد

چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد

دنباله در ادامه مطلب


غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد


مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد

در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد

چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد

شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد

آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند
این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد

عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است
شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد


مش رجب، آن گوشه هی یک‌ریز بشکن می زند
خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد


تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت:
خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد

مادرم هم خنده‌ی جانانه ای فرمود و گفت:
پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد

بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد:
خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد

خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک
تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد

اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب
تا ببیند پول چندین لول ، الآن می رسد

خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند
طفلکی از دور با چشمان گریان می رسد

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام استاد جان . داشتم می رفتم گفتم یه سری به غزلات هم بزنم . غزل هدفمندی یارانه ها هم که عالی بود . گیرایی خاصی داشت . البته جسارته که شعر شما رو بخوام نقد کنم اما چون شاعریم و شعر به گردنمون حق داره یه اشکال کوچولو وجود داره که چشم آدم رو می گیره .
مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد

در مصرع دوم این بیت وزن و آهنگ دچار تزلزله و از زیبایی شعر کم کرده . واژه حتما رو بردار و می تونی یه واژه ی دیگه رو به کار ببری که وزن شعرو در بیاره . اگر تقطیع کنی حتما متوجه می شین . به هر حال من اینگونه پیشنهاد می کنم

مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت آن فصل زمستان می رسد


به سپاس و درود فراوان

سلام بر دوست بزرگوارجناب یاسین جلال زهی نیا. ممنون از نگاه نافذشما. برادر حرف شما درسته سکته وزنی بوجودآمده دربیتی که گفتید به سهل انگاری من در هنگام تایپ برمی گردد که در اصل شعر به صورت زیر است ودراولین فرصت اصلاح خواهدشد.

مبلغش هرچند فعلا قابل برداشت نیست
موسم برداشت آن حتما زمستان می رسد

مانا باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد